محل تبلیغات شما

ببین با اون همه عشق چه کردی؟ امروز حال مادرم خوب نیست، فردا قراره تو بری و صحبت کنی با مشاوره .خواست من فقط یک چیز بود امروز دوری و نشنیدن از تو نه اینکه دوستت نداشته باشم هنوز بلکه تحمل اینکه خیانت کردی رو ندارم.نمیخواهم هیچ چیزی ازت بشنوم.کاش اینقدر بچه ننه نبودی وبخاطر اون زن برادر اشغال ات ازم دور نمی شدی.خدا لعنت کنه مادر بهم اندازت خدا لعنت کن خواهر بی شعور که اینقدر بهم مان انداخت و دخالت کرد.خدایا ببین و فردا رو پایان این داستان قرار بده.کاش الان دلم میخواد خودم تنها بودم حداقل و میتوانستم خودم توی بغل بگیرم.  

 

امروز روز صحبت ا..با مشاور دادگاه هست

دلم میخواست الان شونه ات بود و توی آغوش ات آرام میگرفتم

ات ,بهم ,کاش ,دلم ,اینکه ,رو ,خدا لعنت ,و دخالت ,دخالت کرد ,انداخت و ,مان انداخت

مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین ارسال ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها