محل تبلیغات شما

صبح رفتم فیزیوتراپی بخاطر دیروز که حال مامانم بابت انسیه خوب نبود و هم زنگ مشاور دوباره گردن دردم برگشت.صبح زنگ زدم به مشاور تا در مورد مسائل دیگه به ا.نگه اما الان دلم آشوب هست.مثل جان کندن بی حس و حال.چی شد چطور شد زندگیم اینجوری شد؟ مخیلی ابراز محبت میکنه ولی هیچ حسی به اش ندارم متاسفانه.کاش آدم بودی ا.قدر کارها و عشقم می دانستی.چرا تاوان دختر بازی های تو رو من دادمالهی مادرت خیر نبیند

امروز روز صحبت ا..با مشاور دادگاه هست

دلم میخواست الان شونه ات بود و توی آغوش ات آرام میگرفتم

مشاور ,ا ,حال ,زنگ ,صبح ,هست ,متاسفانه کاش ,ندارم متاسفانه ,اش ندارم ,به اش ,کاش آدم

مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین ارسال ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها